مروری به خاطرات رادین
پسرخوشگل مامان،الان که دارم مینویسم توتازه ازخواب بیدارشدی ومیگی:مامانی زیادخوابیدم؟
چون انقدسحرخیزی که من هی میگم بخواب مامان زوده😐🙄😑
تولدیکسالگیت باحضوردوتاخانواده برگزارشدوتوهم خیلی آروم بودی،هواهم کلی گرم بود.
کادوهم که من وباباعلی پیچوندیم،البته بعدبه حسابت پول واریزکردیم.
کادوی باباجون حسین وعموامیروعمه الهام یه ماشین شارژی قرمزخوشگل
کادوی دایی سجادفرقون وبیل که فقط ساخته شده واسه خودت
کادوی باباجون محسن ودایی جوادهم که وجه نقدبودکه الان یادم نیست چقدبود.
دست همشون دردنکنه.
اینم کیک زنبوریت
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی